مقدمه: اصطلاح مردم شناسي Ethnologie همان كاربرد سنت فرانسوي آن است كه در مكاتب آمريكايي و انگليسي به «انسان شناسي اجتماعي و فرهنگي» (Antropoloqiesocialeet Culturelle) تعبير ميشود. «ماري- كلود شامها» انسان شناس فرانسوي مي گويد. عبارت انسان شناسي يا در آنتروپولوژي» به معناي «علم انسان» آمده است. تا قرن نوزدهم انسان شناسي همان مطالعه خصوصيات و طبيعت انسان بوده كه خطوط جسماني – نشانه هاي فرهنگي، فكري و ذهني را در برميگيرد. بعدها با پيشرفت علوم و كاوشهاي اصولي انسان شناسان علم انسان شناسي نيز توسعه بيشتري يافت و تنها به خصوصيات طبيعي انسانها محدود نشد بلكه به دو شاخه مشخص يعني انسان شناسي فرهنگي يا مردم شناسي و انسان شناسي جسماني تبديل گشت كه شاخه نخستين (مردم شناسي) اين علم خطوط تمدن و فرهنگ يا خصيصههاي فرهنگي گروههاي انساني را بررسي مي كند و انسان شناسي جسماني يعني واژهاي كه بيش از همه در كشور فرانسه از آن صحبت شده است و امروز جاي خود جاي خود را به در انسان شناسي زيستي Antropoloqie Biologique داده است طبيعت، دنياي تغييرات و دلايل تحولات زيستي و تكامل گروههاي انساني را مورد مطالعه قرار مي دهد. (عسگري خانقاه/1373 و ص 12و11) شناخت محيط و حوادث پيرامون از آغاز زندگي مورد توجه انسان قرار مي گيرد و نخستين انسانها هم از آن مستثني نبوده اند. آنان در باب جهان مي انديشيدند و تا حوادث را تبيين نميكردند آرام نمي گرفتند. آرام آرام بشر ازشناخت هاي مبتني بر حجيت،پر رمز و راز و حتي منطقي راه به سوي شناخت علمي گشود و اينجا خود را در تجربه، تحقيق مشاهده به آزمايش و تعقل يافت (ساروخاني/ 1377 / ص 26) |
تعداد بازدید : 3768--> خرید و دانلود | 3,850 تومان گزارش تخلف به پلیس سایت |