طراحی لوگو


» تمامی کالاها و خدمات این فروشگاه ، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه میباشند و فعالیتهای این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است .
اقدام پژوهی راهکارهای افزایش نمرات درس عربی دانش آموزان سجاد قیاسوند 1397/08/18 دسته بندی : عمومی 0

اقدام پژوهی شماره هجده : راهکارهای افزایش نمرات درس عربی دانش آموزان

اقدام پژوهی شماره 18 :

اقدام پژوهی با موضوعچگونه توانستم نمرات درس عربی دانش آموزان را افزایش دهم

تعداد صفحات: 24 صفحه

قیمت: 2500 تومان

مدل: PDF & Word (فایل بصورت ورد قابل ویرایش)

راهکارهای افزایش نمرات درس عربی دانش آموزان

تعداد صفحات : 24 صفحه

قیمت: 2500 تومان

مدل: PDF & Word (فایل بصورت ورد قابل ویرایش)

مختصری از متن اقدام پژوهی :

 

چکیده:

در مقاله­ایی که پیش رو دارید روش های افزایش پیشرفت درس زبان عربی دوم راهنمایی مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش که در مدرسه راهنمایی و مقطع دوم راهنمایی در درس عربی صورت گرفته دلایل افت درسی دانش آموزان با استفاده از روش پرسش نامه و مصاحبه با اولیاء مورد بررسی قرار گرفته است. سوالات مطرح شده در این رابطه: نحوه تدریس معلم، سخت بودن عربی پایه دوم، کم بودن ساعات تدریس درس عربی، عدم انگیزه دانش آموزان و اولیاء ایشان جهت فراگیری زبان عربی به عنوان زبان دوم، عدم تکرار و تمرین در منزل، عدم جایگزینی صحیح در برنامه هفتگی استفاده بدون برنامه از تلویزیون-کامپیوتر و ماهواره و عدم پیگیری اولیاء بود.

نتایج حاصل شده عبارت بود از:

  • ارتباط نزدیکی بین آموخته های قبلی دانش آموزان با مطالب درس جدید وجود دارد.
  • مشارکت دانش آموزان در تدریس های به تعمیق آموخته های او کمک شایانی می کند.
  • انجام بازی فردی و گروهی کلاس راشاداب وازدلزدگی نسبت به درس عربی می کاهد.
  • عامل تشویق تاثیر محسوسی در بهبود فرآیند یادگیری دارد.
  • استفاده از وسایل کمک آموزشی در یادگیری دانش اموزآن نقش مثبت دارد.

 

فهرست

مقدمه

بیان مساله

توصیف وضعیت موجود

زمینه های پیدایش مساله

اهمیت پژوهش

اهداف تحقیق

علل احتمالی پیدایش مساله

تعریف واژگان و مفاهیم

تعریف نظری

تعریف عملیات

روش جمع آوری اطلاعات (شواهد 1)

چگونگی انجام کار

نتایج حاصل از فرم نظر سنجی (شواهد 2)

پیشنهادات و نتیجه گیری

منابع

 

 

مقدمه

انسان موجودی با ابعاد زیستی، روانی، اجتماعی و اخلاقی است و در هر یک از این ابعاد نیازهایی دارد. به منظور برآورده ساختن نیازهای خود ناچار گردید تا به صورت اجتماعی زندگی کند و در این شرایط نیاز به داشتن وسیله ارتباطی در حد بالایی احساس شد. ابتدا به زبان اشاره­ای روی آورد اما به دلیل محدودیت­های این زبان، به خلق زبان کلامی نیاز پیدا کرد و برای پاسخگویی آن به زبان کلامی و بعد هم نوشتاری پرداخت. این موضوع امروزه به حدی تنوع دارد که حدود 4000زبان را می توان در دنیای امروزی شناسایی نمود.

و استفاده از امکانات علمی، فنی و... یکدیگر، ضرورت یادگیری بعضی از زبان­های را حتمی کرده است. در بعضی از جوامع مسلمان و غیرعرب، زبان عربی جایگزین زبان اصلی آنها گردید که در این خصوص می­توان به جوامع شمال آفریقا اشاره نمود. اما بعضی از جوامع، زبان اصلی خود را فراموش نساختند و آن را در کنار زبان عربی حفظ نمودند. از جمله کشور مسلمان ایران. آموزشاین زبان در آموزش و پرورش کشور ما از دوره راهنمایی به طور رسمی آغاز می شود و سالانهوقت زیادی از معلمان و دانش آموزان صرف یادگیری مسائل مختلف این زبان به عنوان زبان خارجی می شود.

یادگیری این زبان از گذشته­های دور در میان ملل و جوامع اسلامی از اهمیت شایانی برخوردار بوده است چرا که:

الف: زبان کتاب آسمانی ما قرآن کریم، پیامبر اکرم (ص) و امامان بزرگوارمان (علیهم السلام) عربی است و بهترین راه برای گام نهادن به دنیای دلپذیر علوم و معارف اسلامی آشنایی با زبان عربی

ب: بسیاری از واژه­های عربی که در زبان فارسی به کار می­رود، واژه­هایی زیباست. مثل: نسیم، شهاب، احساس

ج: بسیاری از واژه­های کاربردی ریاضیّات عربی است. مثل جبر، هندسه، مستطیل جمع و تفریق.

د: ادبیّات فارسی کاملاً با واژه­ها، اشعار و ضرب­المثل­های عربی در آمیخته است و لازمه­ی خوشه­چینی از ادب پارسی آشنایی با زبان عربی است.

ح: هم اکنون پایگاه های اینترنتی فراوانی به زبان عربی به کاربران سراسر جهان اطّلاعات علمی و فرهنگ ارائه میکنند.

خ: بسیاری از دانشمندان برجسته ی ایران زمین آثار علمی فاخر خود را به زبان عربی نوشته اند، بزرگانی همانند ابوعلی سینا، زکریای رازی، ابن مسکویه، خوارزمی،جابربن حیّان، غیاث الدین جمشید کاشانی، غزّالی صدر المتألّهین شیرازی، حکیم عمرخیام نیشابوری.

د: زبان عربی از دروس تأثیرگذار برخی از رشته های دانشگاهی نظیر زبان و ادبیّات فارسی، حقوق، الهیّات و معارف اسلامی، فلسفه و تاریخ علم، ایرانشناسی به شمار می رود. پس از برگزاری امتحان آبان ماه متوجه ضعف دلنش آموزان شدم با توجه این جانب سکینه خورشیدی دبیر دینی و عربی در مدارس ناحیه دو ساری مشغول به تدریس هستم و با توجه به این که چگونگی آسیب شناسی و رمز موفقیت در آموزش عربی موضوعی است که به سادگی نمی توان از آن گذشت و تعهد و مسئولیتی که در قبال دانش آموزان و شغل خود احساس می کردم برآن شدمتا مساله را پیگیری کنم.

 

بیان مساله:

توصیف وضعیت موجود:

اینجانب ........... با کد پرسنلی  ………دارای مدرک دینی و عربی می باشم. مدت …….. است که در آموزش و پرورش مشغول به خدمت هستم. مدرسه تثبیتی من در سال جاری آموزشگاه ……… می باشد.

پس از برگزاری امتحان ماهانه اول متوجه ضعف دانش آموزان در یادگیری عربی شدم .پاسخ گویی دانش آموزان در طول یک ماه اول سال تحصیلی به تمارین مشکلی را نشان نمی داد اما نتایج امتحان ماهانه دوم مطلوب به نظر نمی رسید.پس به ناچار می بایست دنبال راه حل مناسب برای حل مشکل می بودم.

تقریباً مشکل تعداد زیادی ازدانش آموزانم ضعف در تمامی قسمت ها بود. پس به ناچار مسئولیت هر دو دانش آموز ضعیف را به یک سرگروه دادم. پس از شروع کلاس های اقدام پژوهی تلاش کردم موضوع را به نحوه دیگری بررسی کنم که در ادامه به آن اشاره خواهم کرد.

زمینه های پیدایش مساله:

بدیهی است که دانش آموزان محور مهمی از آموزش و پرورش را تشکیل می دهند و ویژگی های آنان در تسهیل یا دشواری یادگیری تمام دروس مؤثرند. این ویژگی ها در یادگیری دروسی که برای آنان تازگی دارند از اهمیت بیشتری برخوردار خواهند بود. ویژگی های دانش آموزان در دو حیطه شناختی و عاطفی با یادگیری دروس زبان خارجی مرتبط میشوند. از ویژگی های شناختی آنان می توان به هوش، تجارب و آموخته های گذشته اشاره کرد. هوش دانش آموزان در یادگیری تمامی دروس تأثیرگذار است. تجارب و آموخته های گذشته آنان در یادگیری درس عربی به شکل خاصی نقش بازی می کند. بدین صورت که دانش آموزان در کلاس اول راهنمایی تقریباً بدون گذراندن هیچ درس پیش نیاز، یادگیری این درس را آغاز میکنند و طبیعی است که عملکرد آنان در این دروس درمقایسه با دروس دیگر از جمله ریاضی، فارسی و... متفاوت و احتمالاً پایین تر باشد. تحقیقات مختلف از جمله تحقیق بلوم در چندین کشور دنیا نشان داده است که رفتارهای ورودی شناختی نقش مهمی در یادگیری آموزشگاهی دارند. بنابراین، یکی از موانع یادگیری دروس عربی و زبان انگلیسی فقدان رفتارهای ورودی شناختی کافی در دانش آموزان است.

در حیطه عاطفی و رفتارهای ورودی عاطفی می توان به تجارب دانش آموزان که در سال های قبل از یادگیری زبان عربی از طریق اعضاء خانواده (خواهران و برادرانی که در دوره راهنمایی و دبیرستان تحصیل می کنند) و دوستان و... کسب میشوند، اشاره کرد.

به نظر می رسد که بیشتر دانش آموزان در هنگام ورود به کلاس های این درس نگرش مثبتی نسبت به یادگیری آن ندارند و احتمالاً یا دارای حالتی خنثی و یا منفی هستند.

با توجه به اینکه تحقیقات قبلی نقش رفتارهای ورودی عاطفی را در یادگیری دروس تقریباً 25 درصد بیان داشته اند، لذا می توان گفت که 25 درصد از علت پیشرفت یا عدم پیشرفت دانش آموزان در این دروس به رفتارهای ورودی عاطفی آنان مربوط می باشد.

عامل دوم در زمینه رفتارهای ورودی عاطفی به انگیزه دانش آموزان بر می گردد. در واقع هیچ فردی بر نقش انگیزه در یادگیری تردید ندارد و این انگیزه در یادگیری زبان خارجی به دو شکل می شود.

انگیزه یکپارچه و انگیزه وسیله­ای مطالعات پژوهشی گسترده ثابت کرده­اند که زبان­آموزان هنگامی بیشترین موفقیت را کسب می­کنند که فرهنگ و مردم وابسته به زبان خارجی مورد مطالعه خود را دوست داشته باشند و بخواهند با جامعه­ای که در آن به آن زبان تکلم می­شود، آشنا شوند. این حالت را اصطلاحاً انگیزه یکپارچه گویند. منظور از انگیزش وسیله­ای، این است که در این نوع انگیزه هدف از یادگیری زبان خارجی بیشتر کاربرد آن است، مانند گذراندن واحد درسی یا آماده شدن برای کنکور. زبان­آموزانی که دارای انگیزة وسیله­ای هستند، موفقیت چندانی در کلاس­های زبان خارجی کسب نمی­کنند. حال اگر بی­انگیزگی تعدادی از دانش آموزان در زبان عربی به این عامل افزوده شود، پیش بینی عملکرد آنان در یادگیری این درس بسیار آسان خواهد بود و آن هم این است که صرف داشتن انگیزه ابزاری باعث یادگیری سطحی دروس مذکور خواهد شد و نداشتن انگیزه چگونه یادگیری را به دنبال نداشته و حتی باعث احساس استرس و سرانجام ایجاد تنفر به عبارتی دیگر، می توان گفت فراگیرانی که دارای انگیزة یکپارچه هستند، می توانند در یادگیری زبان خارجی موفقیت کسب نمایند، حال آنکه زبان آموزان واجد انگیزه وسیله ای ممکن است حتی در هنگام قرار گرفتن در بافت زبان دوم، موفقیت چندانی به دست نیاورند.[1]

البته میزان قرار گرفتن در معرض زبان دوم نیز اهمیت دارد. هیچ کس نمی تواند بدون اینکه به اندازه کافی در معرض زبانی قرار گیرد، بر آن مسلط شود. مهم ترین برنامه های زبانی طوری طرح ریزی می­شوند که از هر سه عامل مورد بحث یعنی انگیزه یکپارچه، وسیله ای و قرار گرفتن در معرض زبان و بافت زبان موردنظر استفاده کنند.

از این رو برنامه های تابستانی در خارج از کشور (مثل سفر حج یا زیارت عتبات عالیه در کشورهای عربی) یا برنامه های مربوط به گذراندن سال آموزشی در خارج از کشور موجب خواهد شد تا آنانی که از انگیزه یکپارچه برخوردارند فرصت یادگیری زبان را در بافتی پیدا کنند که در همان زبان به منزله وسیله ارتباطی عمده عمل می کند و لذا فرصت استفاده دائمی از آن زبان را به دست می آورند. هر چند که انجام این راهبرد پیشنهادی برای نظام آموزش وپرورش تقریباً امکان پذیر نیست.

یکی از عواملی که باعث کاهش انگیزه وسیله ای دانش آموزان نسبت به یادگیری درس عربی می شود این است که این درس برای آنان جنبه کاربردی ناچیزی دارد. بدین معنی که یک دانش آموز ممکن است این گونه پیش بینی نماید که تا پایان عمر خود با یک فرد عرب زبان مواجه نخواهد شد.

و یا در شرایطی قرار نخواهد گرفت که مجبور به استفاده از آموخته های کلاسی خود شود. علاوه بر این، چنانچه دانش آموزان قصد ادامه تحصیل در دانشگاه را نداشته باشد و یا رشته مورد علاقه او در دانشگاه نیازی به یادگیری زبان عربی نداشته باشد، انگیزه وسیله ای او بسیار کاهش خواهد یافت.

عاملی که در کاهش انگیزه یکپارچه دانش آموزان نقش دارد وجود نگرش منفی و یا خنثی نسبت به مردمان کشورهای عرب زبان در زمینه پیشرفت علمی، تکنولوژی و انسانی است. این عامل باعث می شود تا شاید هیچ دانش آموزی آرزوی زندگی و تحصیل در کشورهای عرب زبان را در ذهن نداشته باشد و لذا ضرورتی برای یادگیری این درس احساس نکند.

از عوامل مربوط به جامعه می توان به ناکافی بودن مؤسسات آموزش زبان عربی در سطح شهرها اشاره نمود. ملاحظه می شود که برای یادگیری زبان انگلیسی، دانش آموزان می توانند در مؤسسات خصوصی آموزش زبان شرکت نمایند. اما در خصوص زبان عربی چنین مؤسساتی یا وجود ندارد و یا بسیار محدوداند. طبیعی است که دانش آموزان با یادگیری زبان انگلیسی در دوره ابتدایی و یا همزمان با درس زبان انگلیسی در مدرسه می توانند عملکرد بهتری در این درس از خود نشان دهند ولی در درس عربی این امتیاز در جامعه ما وجود ندارد.

در جامعه، مردم و خانواده ها نیز اهمیتی که برای یادگیری زبان انگلیسی قای لاند، نسبت به درس عربی و زبان عربی قایل نیستند. به عبارتی دیگر، ضمن ب یاهمیت دانستن یادگیری زبان عربی، نگرش چندان مثبتی به تکلم با آن زبان وجود ندارد. از این رو، تقویت های اجتماعی که زبان آموز در درس زبان انگلیسی از دیگران دریافت می کند، در درس عربی دریافت نمی نماید.

در یادگیری زبان فارسی و قواعد آن عوامل دیگری به غیر از معلم و مدرسه نقش دارند ازجمله کتاب های غیردرسی، داستانی، رسانه های گروهی مانند تلویزیون و رادیو، مطبوعات مانند مجلات و روزنامه ها. این عوامل در یادگیری درس عربی و زبان در جامعه وجود ندارند. لذا یادگیری دانش آموز به فعالیت های معلم و کتب درس عربی محدود می باشد.

در مقایسه با دبیران زبان می توان گفت که آنان تقریباً به خوبی می توانند به این زبان تکلم کنند و با یک فرد خارجی زبان مکالمه نمایند. اما دبیران عربی در این حد توانمند نیستند، شاید یکی دیگر از موانع مربوط به معلمان وجود این قانون در آموزش وپرورش باشد که یک دبیر اگر 3 سال این درس را در دبیرستان تدریس کرده باشد می تواند این دروس را ارائه نموده و به عنوان دبیر عربی شناخته شود.

معلمان عربی شناختی از دانش زبان­شناسان و روان­شناسان ندارند. بدین معنی که یک دبیر عربی فاقد آشنایی لازم با یادگیری زبان و مراحل تکامل آن و روانشناسی یادگیری و روش­های آموزشی کارآمد می­باشد.

دبیران عربی نمی توانند اهداف تدریس زبان عربی را به حدی که دانش آموزان متقاعد شوند، تبیین نمایند و شاید علت آن نظام آموزشی باشد که این تبیین را برای دبیران بیان نکرده است و لذا هر دبیر در حد توان خود تلاش می کند تا هدف از یادگیری زبان عربی را برای دانش آموزان تبیین نماید.

بنابراین وقتی دانش آموزان پاسخ کافی نسبت به این سؤال که چرا باید درس عربی را یاد گرفت؟ دریافت نمی دارند، انگیزه لازم برای تحمل دشواری های یادگیری این درس را پیدا نخواهند کرد.

عدم استفاده دبیران از روش های متنوع تدریس در کلاس های عربی و تأکید صرف بر روش آموزش سنتی به صورت سخنرانی باعث افت جذابیت مطالب این درس می شود. عدم استفاده از وسایل کمک آموزشی نیز بر این مشکل خواهد افزود. بنابراین، تا زمانی که اهداف یادگیری و آموزش درس عربی تبیین و اصلاح نشوند،روش های سنتی جای خود را به روش های فعال و فرآیند مدار و روش یادگیری در حد تسلط ندهند و دبیران دانش کافی در خصوص علم روا نشناسی و زبا نشناسی به دست نیاورند، عملکرد یادگیری دانش آموزان و عملکرد آموزشی دبیران در همین سطحی که وجود دارد، خواهد بود. آیا دبیران زبان عربی در مورد تئوری های رشد زبان و آموزش زبان دوم شناختی دارند؟

نگاهی به واحدهای درسی گذرانده شده آنان نشان می دهد که آنان مستقیماً این مطالب را در طول دوران تحصیل خود فرا نمی گیرند. لازم است در اینجا مختصری از این روش ها و مطالب مورد نیاز آورده شوند. اول اینکه باید خاطر نشان شود که بین زبان دوم و زبان خارجی تفاوت وجود دارد.

بدین صورت که در یادگیری زبان دوم امکان قرار گرفتن زبان­آموز در بافت آن زبان وجود دارد. اما این شرایط برای یادگیری زبان خارجی میسر نیست. برای مثال برای یک فرد ترک زبان، زبان فارسی به عنوان زبان دوم مطرح می­باشد و او می­تواند در شهرهایی که به زبان فارسی تکلم میکنند قرار گیرد و یا از صدا و سیما آن را فرا گیرد و یا در محیط مدرسه روزانه چند ساعت در معرض و بافت زبان فارسی قرار گیرد اما برای یادگیری زبان عربی این امکان به راحتی فراهم نمی­باشد و ناچاراً باید در قالب کتاب و دستورات آموزشی آن را فرا گیرد.از طرف دیگر، بین یادگیری زبان اول (تکلم به زبان مادری) و زبان دوم یا خارجی تفاوت وجود دارد. بدین معنی که یادگیری زبان اول نوعی فراگیری جهانی است یعنی همة کودکان یاد می­گیرند تا به زبان مادری خود تکلم نمایند. اما یادگیری زبان دوم یا خارجی برای آنان حالتی فراگیر و اجباری ندارد. یعنی یک کودک فارس زبان همان زبان مادری خود را می داند و اجباری به یادگیری زبان عربی احساس نمی کند. ولی یک کودک تر ک زبان ناچار می شود زبان فارسی را در مدرسه بیاموزد ولی برای یادگیری زبان عربی آنچنان تحت فشار و اجبار قرار ندارند.

در واقع تنها دلیل یادگیری زبان دوم یا خارجی برآورده نشدن نیازهای ارتباطی افراد به وسیله زبان اول است. از آنجا که تعداد زیادی از همسایه های ایران را کشورهای عرب زبان تشکیل می دهند و ارتباطات بیشتری بین ایرانیان و کشورهای عرب زبان مثل عراق، کویت، عربستان وسوریه وجود دارد، برای ایجاد ارتباط با آنها، نیاز به یادگیری زبان عربی وجود دارد.

اکثر شرایط یادگیری زبان دوم مانند یکی از سه نوع زیر می باشد:

اضافی، تکمیلی و جانشینی در نوع اضافی، فرد علاوه بر یادگیری زبان اول به یادگیری زبان دوم نیاز دارد یعنی یادگیری زبان دوم در شرایط خاص موردنیاز خواهد بود. مثلاً وقتی فرد برای مدت کوتاهی به یک کشور عرب زبان می رود یا علاقمند به خواندن مطالب نویسندگان خارجی است.

در نوع تکمیلی، زبان دوم نقش تکمیلی برای زبان اول دارد. این مورد شامل اهل یک لهجه خاص می­باشد که خواندن و نوشتن را به زبان استاندارد می آموزند مثل ایرانیان که عربی را به منظور تکمیل آموزه های دینی خود یاد می گیرند.

در یادگیری از نوع جانشینی، زبان دوم به تدریج تمامی احتیاجات ارتباطی گوینده را فراهم میسازد و از به کار بردن زبان اول در می ماند و آن را به نسل بعد منتقل نمی کند. در واقع زبان دوم جایگزین زبان اول می گردد.

لازم است در مورد روش­های مهم زبان آموزی نیز سخنی به میان آید و آن اینکه این روش ها را می­توان به چهار دسته زیر تقسیم کرد:

  1. روش دستور ترجمه
  2. روش مستقیم
  3. روش تقلیدی حفظی یا گوشی زبانی
  4. روش شناختی[2]

در روش مستقیم، معلم به زبان موردنظر صحبت کرده و تدریس می­نماید. یعنی دبیر صرفاً از زبان خارجی استفاه می­کند و برای درک بهتر دانش­آموزان از مطالب مورد آموزش از تصاویر و وسایل کمک آموزشی بهره می­گیرد. مثل درس دادن استادان دانشگاه در رشته زبا ن انگلیسی در روش تقلیدی حفظی، صحبت کردن و گوش کردن مورد تأکید است و نوشتن و خواندن معمولاً یک هدف ثانویه محسوب می­گردد.

در روش دستور ترجمه، معلم به آموزش قواعد دستوری و ترجمه متون زبان خارجی می پردازد یعنی همان روش مورد استفاده دبیران عربی در نظام آموزشی ما.البته در عمل به ندرت می توان به یک کلاس درس زبان خارجی برخو...

 

 

 


[1] گرجي، یوسف، مجله تربيت

[2] وبلاگ khedmaty.persianblog.ir


تعداد بازدید : 1376
خرید و دانلود | 3,000 تومان
گزارش تخلف به پلیس سایت
مطالب مرتبط

9